گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر و مفسران
جلد اول
فصل هفتم مفسران نامی پس از تابعان



اشاره
پس از دوران تابعان، مفسران نامی بزرگی در صحنه تفسیر درخشیدند که آثار گرانبهاي آنان در طول تاریخ براي مفسران به عنوان
منابع اصیل تفسیري- چه در زمینه نقل و چه در باب اجتهاد- شناخته شده است؛ برخی از این تفاسیر در دست است و به چاپ
رسیده یا به گونه پراکنده در متون معتبر تفسیري مانند تفسیرهاي طبري و تبیان و طبرسی و ابن کثیر و جز آن، باقی مانده است.
در این فصل به اجمال مشهورترین مفسران پس از دوران تابعان را به خوانندگان ارجمند میشناسانیم:
1. ضحاك
ضحّاك بن مزاحم هلالی، ابو القاسم خراسانی (متوفاي 105 ) مفسري توانا بود و از تابعان بزرگ به ویژه سعید بن جبیر روایت کرده
از وي روایت کرده و « ترائب » است. او در تفسیر، بسیار تواناست و آراء استوار و بیمانندي دارد؛ چنان که ابن کثیر در تفسیر واژه
این کلمه را به استخوانهاي جفت در بدن از جمله دو استخوان بالاي
صفحه 269 از 345
ص: 414
«1» . رستنگاه مو، میان دو ران معنا و به این وسیله معضلی را حل کرده است
او داراي دو تفسیر کبیر و صغیر است که هر دو، مرجع تفاسیري همچون طبري و طبرسی قرار گرفته است. ضحاك از اصحاب امام
زین العابدین علیه السّلام شمرده میشود.
شرح حال او به هنگام بیان اسناد تفسیري منسوب به ابن عباس (سند ششم) آورده شد.
2. شهر بن حوشب
ابو سعید شهر بن حوشب اشعري (متوفاي 111 )؛ از ام سلمه و بلال (مؤذن پیامبر) و سلمان فارسی و ابو ذر و ابو سعید خدري و ابو
عبید (آزاد شده پیامبر) و جابر و ابو امامه، روایت کرده است. بسیاري از اقران وي و نیز بسیاري از تابعان از او روایت کردهاند.
حدیث شهر بن حوشب » : احمد بن حنبل او را موثق دانسته و از او به نیکی یاد کرده است. ترمذي از بخاري چنین نقل کرده است
«2» . دانسته است « تابعی و ثقه » یاد کرده است. عجلی نیز او را « ثبت ثقه » ابن معین از او به .« نیکو و شأن او والا و استوار است
شیخ کلینی او را در زمره صحابه مولا امیر مؤمنان علیه السّلام یاد کرده است. از امام ابو جعفر باقر علیه السّلام نیز، از طریق ابو حمزه
« الاشارة و النصّ علی الحسن بن علی » از او روایت دارد؛ به ویژه در باب « کافی » ثمالی، روایت کرده است. کلینی در ابو اب مختلف
(کتاب الحجه) از او روایت میکند که مولا امیر مؤمنان علیه السّلام هنگامی که به کوفه مهاجرت کرد، نوشتهها و وصیتنامه خود
«3» . را نزد ام سلمه به ودیعت نهاد و ام سلمه پس از بازگشت امام حسن علیه السّلام به مدینه آنها را به آن حضرت تسلیم کرد
نزد حجاج بن یوسف، معروف «4» « وَ إِنْ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ إِلَّا لَیُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ » حدیث او از امام باقر علیه السّلام در تفسیر آیه
«5» . است
البته حجاج دوران امامت امام باقر علیه السّلام را درك نکرده است؛ زیرا هلاکت او در ( 1) تفسیر ابن کثیر، ج 4، ص 498 . نیز ر.
. ك: التمهید، ج 6، ص 62
. 2) تهذیب التهذیب، ج 4، ص 371 )
. 3) کافی، ج 1، ص 298 ، شماره 3 )
.159 : 4) نساء 4 )
. 5) تفسیر قمی، ج 1، ص 158 . مجمع البیان، ج 3، ص 137 )
ص: 415
آورده است، « محمد بن حنفیّه » سال 95 ، سال وفات امام سجاد علیه السّلام بوده است. بنابراین، فخر رازي روایت یاد شده را درباره
ولی ممکن است نقل روایت از امام باقر علیه السّلام در دوران حیات پدرش بوده باشد یا در همان سال وفات پدر که پایان عمر «1»
حجاج نیز بوده است.
پوشیده نماند همین رابطه شهر بن حوشب با خاندان رسالت و علاقه او به اهل بیت علیهم السّلام، موجب گردیده است تا برخی از
«2» . او را مورد طعن قرار دهند « عامه »
.«3» « احادیث مرسل و افسانهوار بسیار دارد » : یاد میکند و در عین حال میگوید « صدوق » ابن حجر، او را با عنوان
ولی طبرسی و قمی، بیشتر از طریق ابو حمزه و به واسطه شهر بن حوشب از امام محمد «4» ، طبري در تفسیر از او روایت کرده است
باقر علیه السّلام روایت میکنند. مفسران ابن حوشب را در روایات تفسیري، بیشتر در ردیف ضحاك و دیگر اتباع تابعان قرار
دادهاند.
صفحه 270 از 345
3. سدّي کبیر
اسماعیل بن عبد الرحمان ابو محمد قرشی کوفی (متوفاي 128 )، از تابعان بزرگ تابعان شمرده میشود. تفسیر او جزو بزرگترین
سیوطی و دیگر تفاسیر نقلی معتبر، از آن فراوان گرفته « الدر المنثور » طبري و « جامع البیان » منابع تفسیر نقلی به شمار میرود و در
شده است. رجالیان او را توثیق کرده و در صحاح از او روایت آوردهاند، گر چه او را در تشیع افراطی میدانند. جلال الدین سیوطی
تفسیر او را بهترین تفاسیر شمرده است. این تفسیر اخیرا با جمعآوري و تحقیق دکتر محمد عطا یوسف در مصر به چاپ رسیده
است.
از او یاد کرده است. « مفسر قرآن » شیخ ابو جعفر طوسی، سدّي را در زمره صحابه امام زین العابدین علیه السّلام شمرده و با عنوان
. گوشهاي از شرح حال او هنگام بیان اسناد ( 1) التفسیر الکبیر، ج 11 ، ص 104
. 2) ر. ك: تهذیب التهذیب، ج 4، ص 370 )
. 3) تقریب التهذیب، ج 1، ص 355 ، شماره 112 )
116 ، درباره آیه 19 سوره بقره و آیات مشابه. - 4) جامع البیان، ج 1، ص 117 )
ص: 416
تفسیري منسوب به ابن عباس (سند چهارم) آورده شد.
4. ابن ابی نجیح
ابو یسار عبد اللّه بن ابی نجیح یسار ثقفی کوفی (متوفاي 131 ) تفسیري دارد که از مجاهد روایت کرده است. او مورد اعتماد اهل
حدیث و تفسیر است.
او از مشایخ مورد اعتماد » : ذهبی میگوید .« ابن ابی نجیح ثقه و پدر او از برترین بندگان خدا بوده است » : احمد بن حنبل میگوید
.« است. بخاري در باب تفسیر از کتاب صحیح خود بر این تفسیر اعتماد کرده است
تفسیر ابن ابی نجیح که از طریق مجاهد نقل کرده است، از صحیحترین تفاسیر است، بلکه در دست اهل تفسیر، » : ابن تیمیه میگوید
پاکستان به چاپ رسیده « مجمع البحوث الاسلامیه » این تفسیر، در سال 1367 به همت .« تفسیري درستتر از تفسیر وي وجود ندارد
«1» . است
در تفسیر طبري و جز آن، فراوان از وي روایت شده است. هنگام شرح حال مجاهد درباره او سخن گفتهایم.
5. واصل بن عطاء
معانی » : ابو حذیفه واصل بن عطاء غزّال بصري، شیخ معتزله و مؤسس مذهب اعتزال (متوفاي 131 ) کتابهاي متعددي دارد از جمله
.« القرآن
وي به مقام والاي مولا امیر مؤمنان علی علیه السّلام پاي بند بود و بر دیگران مقدم میداشت و اصول مذهب تشیع را از جمله قول به
1) ر. ك: تهذیب ) «2» . رجعت را پذیرفته بود. شرح حال او را سید مرتضی علم الهدي و دیگر بزرگان اهل تحقیق آوردهاند
التهذیب، ج 6، ص 54 و 55 . میزان الاعتدال، ج 2، ص 515 ، شماره 4651 . فتح الباري- شرح صحیح بخاري- (کتاب التفسیر)، ج
. 122 . ابن تیمیه، تفسیر سوره اخلاص، ص 94 و مقدمه آن به قلم عبد الرحمان طاهر، ص 60 - 8، ص 125
، 163 . داوودي، طبقات المفسرین، ج 2، ص 356 . عادل نویهض، معجم المفسرین، ج 2 - 2) سید مرتضی، امالی، ج 1، ص 169 )
صفحه 271 از 345
. ص 717
ص: 417
6. عطاء خراسانی
عطاء بن ابی مسلم میسرة ابو ایوب خراسانی (متوفاي 135 ) ساکن دمشق بود و با هیچ یک از صحابه جز انس بن مالک ملاقاتی
نداشته است. روایات او از صحابه به ویژه ابن عباس مرسله است. ابو حاتم او را توثیق کرده است.
وي تفسیر مختصري دارد که تاکنون مخطوط مانده و ابو جعفر طبري از آن نقل میکند که از طریق عمران کلاعی از یحیی بن
که مورد استفاده متأخرین قرار گرفته « ناسخ و منسوخ » صالح از ابو ازهر لخمی از عطاء خراسانی است. همچنین کتابی دارد در
«1» . است
یاد میکند و او را فقیهی کامل و واعظی عامل به شمار میآورد و مواعظ و « عطاء بن میسره » ابو نعیم اصفهانی وي را با نام
«2» . اندرزهاي فراوانی از وي نقل میکند که بر کمال عرفانی وي دلالت دارد
7. ابو نضر کلبی
ابو نضر محمد بن سائب (متوفاي 146 ) عالم به انساب و مفسري عالیقدر است.
.« کسی تفسیري به بلندي و پرمحتوایی تفسیر وي ننگاشته است » : جلال الدین سیوطی میگوید
تفسیر او (نسخههاي .« صاحب تفسیر و عالم به انساب است و در این دو رشته مقام پیشوایی داشت » : ابن خلکان درباره او میگوید
معتبر خطی آن) هم چنان در دست است.
شرح حال مفصل او هنگام بیان اسناد تفسیري منسوب به ابن عباس (سند نهم) گذشت. ( 1) فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی،
. 78 . ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج 7، ص 212 ، شماره 394 - المجلد الاول، ج 1، ص 79
. 193 ، شماره 317 - 2) ر. ك: ابو نعیم، حلیۀ الاولیاء، ص 209 )
ص: 418
8. ابو حمزه ثمالی
ثابت بن دینار ابو حمزه ثمالی ازدي کوفی (متوفاي 148 ) از بزرگان اهل حدیث و مقربان درگاه اهل بیت علیهم السّلام شمرده
ابو حمزه ثمالی، لقمان (یا » : میشود. فضل بن شاذان روایت میکند که امام علی بن موسی الرضا علیه السّلام درباره او فرمود
سلمان) زمان خود بود. او محضر پر برکت سه امام معصوم: علی بن الحسین، محمد بن علی و جعفر بن محمد علیهم السّلام را تماما
.« و برههاي از دوران امامت موسی بن جعفر علیه السّلام را درك کرده و مورد عنایت آنان بوده است
صدوق، نجاشی، طوسی، ابن داود و علامه حلی او را مورد اعتماد دانستهاند.
بزرگ شیعیان کوفه بود و » : سید حسن صدر نیز او را چنین ستوده است .« او از نخبگان ثقات است » : ابن ندیم درباره او میگوید
.« همگان از سخن او شنوایی داشتند
.« او نماد تشیع و شاخصه شیعیان شمرده میشود » : صارم الدین درباره او میگوید
از او روایت کرده « المستدرك » برخی از رجالیان عامه او را به سبب تشیع قدح کردهاند، ولی حاکم نیشابوري او را توثیق کرده و در
قدحی جز به دلیل انتساب او به مسلم- صحیح دانسته » : و سند آن را- طبق نظر بخاري و مسلم- صحیح دانسته است. حاکم میگوید
صفحه 272 از 345
قدحی جز به دلیل انتساب او به تشیع، درباره او گفته نشده؛ در صورتی که شیخین (بخاري و مسلم) از او » : است. حاکم میگوید
بزرگان اهل حدیث (از اهل سنت) به همین دلیل، به قدح رجالیان ارجی ننهاده و از او بسیار روایت کردهاند؛ از .« روایت دارند
جمله: ترمذي، ابن ماجه، خطیب بغدادي، ابن ابی شیبه، ابو جعفر طحاوي، حاکم نیشابوري، ابن قتیبه، ابو نعیم و جز آنان.
فقیه امامی و از بزرگان رجال حدیث و از ثقات شمرده میشود و مفسري زاهد و از اهل کوفه » : عادل نویهض درباره او میگوید
.« ترمذي و ابن ماجه از او روایت دارند و او داراي تفسیر میباشد » : داوودي میگوید .« است
ابو جعفر طبري، ثعلبی، ابن کثیر، قرطبی، سیوطی، ابو حیان اندلسی، بغوي، حاکم، ابو الفرج، بیهقی، ابن عدي، ابن الانباري، ابن
اسحاق و جز آنان، در تفسیر از او روایت کردهاند. گذشته از عنایت زیادي که بزرگان امامیه به ابو حمزه و روایات او- چه در فقه و
تفسیر او یکی از مراجع تفسیري به شمار ( 1) ر. ك: مقدمه تفسیر ابو حمزه، گردآوري استاد عبد الرزاق «1» ، چه در تفسیر- دارند
.20 - حرز الدین، ص 25
ص: 419
و غیره، از آن فراوان آورده شده است. « مجمع البیان » ،« تفسیر طبري » میرود که در
اخیرا استاد عبد الرزاق حرز الدین آن را جمعآوري و به صورت جداگانه به شیوهاي پسندیده و شایان توجه به چاپ رسانده است.
9. شبل بن عباد
ابو داوود شبل بن عباد مکی (متوفاي 148 ) از قرّاء و مفسران شناخته شده است.
ابو جعفر طبري از طریق مثنّی بن ابراهیم از ابو حذیفه از وي در تفسیر و تاریخ روایت دارد و یکی از منابع تفسیري ثعلبی در
به شمار میرود. « الکشف و البیان »
«1» . یاد کرده است « ثقات » احمد بن حنبل و یحیی بن معین او را توثیق نمودهاند. ابن حبّان او را در
10 . ابن جریج
عبد الملک بن عبد العزیز بن جریج؛ اصالتا رومی است. در سال 80 در مکه متولد شد و به سال 150 در همان جا وفات یافت. او
فقیه حرم مکی و امام اهل حجاز شمرده میشود و اول کسی است که در جمع و تدوین حدیث، نظم و ترتیب خاصی را در مکه به
وجود آورد.
در فراگیري دانش شهره بود. آراء ابن عباس را در تفسیر از شاگردان او .« او گنجینه دانش بود » : احمد بن حنبل درباره او میگوید
فرا گرفت. ابن جریج تفسیري دارد که مأخذ طبري و ثعلبی و دیگران بوده است. نسخهاي از آن نزد سید بن طاووس بوده که از آن
«2» . که به سال 651 تألیف شده است، بخشهایی از آن را نقل میکند « سعد السعود » یاد میکند و در کتاب « نسخۀ عتیقۀ جیّدة » به
شرح حال او هنگام بیان اسناد تفسیري «3» . این تفسیر با استخراج و تحقیق علی حسن عبد الغنی در مصر به چاپ رسیده است
،305 - منسوب به ابن عباس (سند پنجم) ( 1) تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1، ص 82 . و تهذیب التهذیب، ج 4، ص 306
. شماره 522
. 2) ر. ك: سعد السعود، ص 221 و نیز ر. ك: إتان کلبرگ، کتابخانه ابن طاووس، ص 536 ، شماره 562 )
. 3) ر. ك: دکتر عبد الوهاب طالقانی، تاریخ تفسیر، ص 115 )
ص: 420
گذشت.
صفحه 273 از 345
11 . یحیی بن کثیر
ابو النضر یحیی بن کثیر (متوفاي حدود 150 ) از اصحاب حسن بصري به شمار میرود و از عطاء بن سائب، تابعی معروف، روایت
نقل میکند که درباره او گفته « ساجی » دارد. ابن حجر او را از جمله راویان امام جعفر بن محمد صادق علیه السّلام میشمارد و از
عمرو بن » ولی «1» ؛ رجالیان عامه او را از حیث صحت روایت، ضعیف شمردهاند .« به پیروي از مذهب تشیع شهرت دارد » : است
درباره او میگوید: از روي عمد لب به دروغ نگشوده است؛ گر چه گاه خطا یا اشتباه دارد. « علی
سال وفات او را مشخص نکردهاند، ولی وفات حسن بصري در سال 110 و وفات عطاء بن سائب در سال 136 و وفات امام صادق
علیه السّلام در سال 148 روي داده است. بنابراین، وي تا نیمههاي قرن دوم حیات داشته است.
«3» . و غیره از او روایت دارد «2» « وَ أُتُوا بِهِ مُتَشابِهاً » طبرسی در تفسیر آیه
12 . مقاتل بن حیّان
ابو بسطام مقاتل بن حیان نبطی بلخی معروف به خرّاز (متوفاي حدود 150 ) تفسیري دارد که ابو جعفر طبري و ثعلبی از آن بهره
گرفتهاند.
وي از سعید بن مسیّب و عکرمه و شهر بن حوشب و قتاده و ضحاك و دیگر بزرگان تابعان و اتباع تابعان روایت دارد. ابن حبان او
«4» . آورده است « ثقات » را در
13 . مقاتل بن سلیمان
ابو الحسن مقاتل بن سلیمان بن بشیر أزدي بلخی (متوفاي 150 ) از عطاء بن ابی رباح و عطیۀ بن سعد عوفی و مجاهد و ضحاك
. روایت دارد. ( 1) تهذیب التهذیب، ج 11 ، ص 267 ، شماره 538
.25 : 2) بقره 2 )
. 3) مجمع البیان، ج 1، ص 65 )
. 4) تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1، ص 84 . تهذیب التهذیب، ج 10 ، ص 277 ، شماره 500 )
ص: 421
او را به دانش فراوان و وثاقت وصف کردهاند. محمد بن ادریس شافعی میگوید:
سفیان بن عیینه او را ستوده است. .« فرزانگان دانشور در تفسیر، سفره نشین مقاتل بن سلیمان میباشند »
درباره قرآن کتابهاي فراوانی نوشته و صاحب تفسیر است، از جمله تفسیر کبیر که کهنترین تفسیر کامل شمرده میشود. دکتر
عبد اللّه شحّاته نسخههاي متعدد آن را از کتابخانههاي بزرگ جهان جمعآوري کرده و به تحقیق آن پرداخته و براي چاپ و نشر
«1» . آماده ساخته است
14 . معمر
ابو عروة معمر بن راشد ازدي حدانی بصري (متوفاي 153 ) پس از وفات حسن بصري به یمن مهاجرت کرد و همان جا ماند.
در » : از بیشتر تابعان، حدیث نقل کرده است و بسیاري از بزرگان حدیث به ویژه صنعانیان از او روایت کردهاند. خود او میگوید
.« سن 14 سالگی براي کسب دانش خدمت قتاده حضور یافتم، هر چه را بر من میخواند فرامیگرفتم. اکنون نیز فراموش نکردهام
صفحه 274 از 345
معمر، همواره از اقران خود پیشتر بود. همگان او را توثیق کردهاند.
هنگامی که وارد یمن شد، مردم یمن براي آنکه او را پايبند آنجا .« از راستگوترین مردم بود » : عمرو بن علی درباره او میگوید
سازند، همسري یمنی به ازدواج او درآوردند.
خوانده است. احمد بن حنبل از عبد الرزاق شاگرد او، از عبد الملک بن جریج نقل میکند که گفت: بر « ثقه و امین » نسائی او را
شما باد تا از این مرد (معمر بن راشد) دست برندارید؛ زیرا در این زمان، کسی داناتر از وي باقی نمانده است.
ابن حبان او را فقیهی حافظ حدیث و با اتقان و اهل ورع توصیف نموده و ( 1) معجم المفسرین، ج 2، ص 682 . تاریخ التراث
. العربی، مجلد اول، ج 1، ص 85 . تهذیب التهذیب، ج 10 ، ص 271 ، شماره 501 . طبقات المفسرین، ج 2، ص 330 ، شماره 642
ص: 422
«1» . امام شافعی نیز از او به نیکی یاد کرده است
15 . ابو جارود
زیاد بن منذر همدانی کوفی خارفی؛ بخاري درگذشت او را بین سالهاي 150 تا 160 دانسته است. او از بسیاري از تابعان مانند
عطیّه عوفی، اصبغ بن نباته، حسن بصري و عبد اللّه بن حسن روایت کرده است.
او تفسیري دارد که از امام باقر علیه السّلام روایت کرده و این تفسیر در تفسیر قمی آمده است. طبرسی و دیگران نیز از ابو جارود
روایت کردهاند.
او نخست در زمره خواص امام باقر علیه السّلام و سپس امام صادق علیه السّلام بود، ولی پس از قیام زید بن علی از هواداران او
گردید و از امام صادق علیه السّلام کناره گرفت و در این راه به اندازهاي گستاخانه رفتار کرد که مورد نفرت و نفرین حضرت قرار
منتسب به اوست. رجالیان عامه و خاصه « سرحوبیّه- زیدیه » حیوان نابیناي دریایی) شهرت یافت و فرقه ) « سرحوب » گرفت. او با لقب
«2» . او را- در نقل حدیث- ضعیف شمردهاند
16 . شعبه
شعبۀ بن حجاج بن ورد ازدي بصري (متوفاي 160 ) از تابعان تابعان و از محدثان و محققان بزرگ به شمار میرود.
شعبه اول کسی بود که تدوین حدیث کرد و از احوال محدثان گزارشهایی تهیه نمود. مشایخ و بزرگان فقه و حدیث از او روایت
احمد بن .« اگر شعبه نبود روایت حدیث در عراق شناخته نمیشد » : دارند و بر وثاقت و اتقان او اتفاق نظر دارند. شافعی میگوید
او از دو نفر صحابی (انس بن مالک .« شعبه پیشواي پیشوایان در حدیث بود » : حاکم میگوید .« شعبه خود امتی بود » : حنبل میگوید
. و ( 1) تهذیب التهذیب، ج 10 ، ص 243 ، شماره 439
. 2) ر. ك: تهذیب التهذیب، ج 3، ص 386 ، شماره 704 . معجم رجال الحدیث، ج 7، ص 321 ، شماره 4805 )
ص: 423
«1» . عمرو بن سلمه) و چهار صد تن از تابعان روایت دارد
«3» . از آثار برجسته او تفسیر قرآن کریم است «2» . شیخ ابو جعفر طوسی او را در زمره صحابه امام صادق علیه السّلام آورده است
« البیان و التبیین » استاد حسن سندوبی مصري در پاورقی کتاب «4» . زرکشی نیز او را در زمره مفسران پس از تابعان شمرده است
.«5» « شعبه، شیعی مذهب و از ارباب حدیث است » : نوشته جاحظ، میگوید
صفحه 275 از 345
17 . ورقاء بن عمرو
ابو بشر ورقاء بن عمرو بن کلیب شیبانی یشکري کوفی مروزي (متوفاي حدود 160 ) محدث و مفسر که در درجه اول بر تفسیر
مجاهد به روایت عبد اللّه بن ابی نجیح تکیه دارد.
علما، تفسیر او را به خوبی وصف کردهاند. طبري و ثعلبی در تفسیر خود از آن بهره گرفتهاند. ذهبی او را به پیشوا و حجت و شیخ
اهل سنت یاد کرده است.
احمد بن حنبل و یحیی بن معین، تفسیر او را که به واسطه ابن ابی نجیح از مجاهد گرفته است، بر تفسیر شیبان که از قتاده گرفته،
«6» . ترجیح دادهاند
18 . سفیان ثوري
ابو عبد اللّه سفیان بن سعید بن مسروق (متوفاي 161 ) تفسیر کوتاهی به روایت ابو جعفر محمد از ابو حذیفه نهدي از سفیان ثوري
دارد که سفیان آن را از تابعان بزرگ گرفته است. مدیر کتابخانه رضا در رامبور هند آن را تصحیح و تحقیق و چاپ و منتشر کرده
است.
. سفیان از مشاهیر علما و محدثان عصر خویش به شمار میرفت. میگویند: به ( 1) تهذیب التهذیب، ج 4، ص 338 ، شماره 580
. 2) رجال طوسی، ص 218 ، شماره 17 . معجم رجال الحدیث، ج 9، ص 27 . قاموس الرجال، ج 5، ص 78 )
. 3) معجم المفسرین، ج 1، ص 227 )
. 4) البرهان، ج 2، ص 159 )
. 5) اعیان الشیعه، ج 7، ص 348 )
. 6) تهذیب التهذیب، ج 11 ، ص 113 ، شماره 200 . تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1، ص 86 . معجم المفسرین، ج 2، ص 718 )
ص: 424
.« او بر مذهب ما نیست » : میگوید « خلاصه » مذهب زیدیه گرویده بود. علامه در
«1» . ثقۀ الاسلام کلینی از او روایت کرده است
19 . ابن عیینه
ابو محمد سفیان بن عیینه هلالی کوفی، در سال 163 در مکه رحل اقامت افکند و همان جا ماند تا اینکه در سال 198 درگذشت. او
از بزرگان سلف، از جمله امام جعفر بن محمد صادق علیه السّلام روایت کرده است و بسیاري از بزرگان اهل حدیث نیز از او
روایت کردهاند.
ثقه، ثبّت، کثیر الحدیث و » ابن سعد او را .« در میان فقیهان کسی را به اندازه او دانا به قرآن و سنن ندیدم » : احمد بن حنبل میگوید
کسی را در فرآوردن مسائل علمی مانند ابن عیینه ندیدم. هیچ کس نسبت به مسائل فقهی » : میخواند. امام شافعی میگوید « حجت
«2» . درباره علم و فقاهت و حدیث و گستردگی دانش وي سخن بسیار گفتهاند .« از او آشناتر نبود
آنگاه طریق (سند) خود را نسبت به آن نوشته، ؛« او نوشتهاي دارد که از گفتار جعفر بن محمد فراهم آورده است » : نجاشی میگوید
از وي بیان میکند.
شیخ طوسی و برقی او را از اصحاب امام صادق علیه السّلام شمردهاند. ابن داود او را از ممدوحین یاد میکند. احادیثی که درباره
صفحه 276 از 345
و علی بن ابراهیم قمی در « تهذیب » و شیخ طوسی در « کافی » ذم وي آوردهاند، به سفیان ثوري مربوط است. ثقۀ الاسلام کلینی در
«3» . از او روایت کردهاند « تفسیر »
20 . ابن زید
پدر او از فقیهان به نام مدینه بود. خود او جزو ؛« ابو زید » عبد الرحمان بن زید بن اسلم عدوي مدنی (متوفاي 182 ) مشهور به
- 264 . معجم رجال الحدیث، ج 8، ص 154 - مفسران و فقیهان به شمار میرود. کتاب او ( 1) ر. ك: اعیان الشیعه، ج 7، ص 266
. 151 . تهذیب التهذیب، ج 4، ص 111 ، شماره 199
. 2) تهذیب التهذیب، ج 4، ص 117 ، شماره 205 )
. 3) ر. ك: معجم رجال الحدیث، ج 8، ص 157 ، شماره 5236 )
ص: 425
در تفسیر معروف است و یکی از مراجع تفسیري بزرگ شمرده میشود.
طبرسی نیز فراوان .« ابو جعفر طبري بیش از 1800 بار از وي- با واسطه عبد اللّه بن وهب- روایت کرده است » : فؤاد سزگین میگوید
نام او را برده است. آراء او در همه تفاسیر سلف و خلف مطرح « ابو زید » و گاه « ابن زید » از وي روایت کرده است؛ بیشتر با عنوان
است و این نکته، دلیل جایگاه بلند او در تفسیر است. به عنوان نمونه، عبد الرزاق بن همّام صنعانی (متوفاي 211 ) و وکیع بن جرّاح
«1» . رؤاسی و سفیان بن عیینه هلالی کوفی (متوفاي 198 ) و دیگران، آراء او را در تفاسیر خود آوردهاند
او داراي احادیث خوب » : برخی او را در باب نقل حدیث ضعیف دانستهاند، ولی امام ابو احمد عبد اللّه بن عدي درباره او میگوید
و مورد قبول است و مردم به او اعتماد دارند و او را راستگو میشمارند- و اضافه میکند:- او از کسانی که احادیث آنان، قابل ثبت
.«3» « ترمذي و ابن ماجه در کتب حدیثی خود از او حدیث نقل کردهاند » : داووي میگوید .«2» « و ضبط است به شمار میآید
«4» . شیخ ابو جعفر طوسی او را در شمار اصحاب امام صادق علیه السّلام آورده است
در ابواب مختلف از او روایت نقل کرده است و افرادي همچون محمد بن فضیل بن کثیر ازدي « کافی » ثقۀ الاسلام کلینی در کتاب
او از فقیهان و سرآمد بزرگان است و از کسانی » : از او روایت کردهاند که شیخ مفید- در رساله عددیه- درباره او میگوید «5»
.«6» « است که حلال و حرام و فتوا و احکام از ایشان اخذ میشود و راه طعنه بر آنان بسته است
21 . ابو معاویه
،176 - هشیم بن بشیر سلمی واسطی (متوفاي 183 ) از مشایخ احمد بن حنبل؛ فقیه و ( 1) ر. ك: تهذیب التهذیب، ج 6، ص 177
. شماره 358 . معجم المفسرین، ج 1، ص 265 ، شماره 255
. 2) الکامل فی ضعفاء الرجال، ج 4، ص 273 )
. 3) طبقات المفسرین، ج 1، ص 266 ، شماره 255 )
. 4) رجال طوسی، ص 232 ، شماره 138 )
.327 - 5) معجم رجال الحدیث، ج 9، ص 328 )
. 6) همان، ج 17 ، ص 147 )
ص: 426
محدث و مفسري توانا بود. وي یکی از منابع ابن جریر طبري در تفسیر و تاریخ است. ثعلبی و دیگران نیز در تفسیر از او بهره
صفحه 277 از 345
گرفتهاند.
بدون شک وي از حافظان حدیث است، جز آنکه شیوه » : او مفسر و فقیه و از ثقات محدثین بغداد به شمار میرفت. ذهبی میگوید
.«1» « تدلیس داشت و از کسانی روایت میکرد که آنان را ندیده و از آنان نشنیده بود
22 . سدّي صغیر
محمد بن مروان بن عبد اللّه بن اسماعیل نواده سدّي کبیر (متوفاي 186 ) صاحب تفسیر و راوي تفسیر محمد بن سائب کلبی است.
بزرگانی همچون اصمعی و هشام بن عبیداللّه رازي و یوسف بن عدي از وي روایت کردهاند. این خود دلیل اعتبار وي است؛ هر
چند برخی از رجالیان عامه- طبق عادت- او را تضعیف کردهاند.
در پایان سند نهم از اسناد تفسیري منسوب به ابن عباس از او یاد کردیم.
23 . وکیع
وکیع بن جراح بن ملیح رؤاسی کوفی (متوفاي 196 ) از حافظان بزرگ حدیث به شمار میرود و یکی از برجستهترین علماي وقت
دانسته شده است. رجالیان از او به وثاقت و امانت و راستگویی یاد کردهاند. علاوه بر زهد و پرهیز او از زخارف دنیا و گریزانی او از
و از موالیان اهل بیت علیهم السّلام یاد میکنند- بر « رافضی » دربار امیران و سلاطین وقت، همه بزرگان- با آنکه بعضا او را با عنوان
وثاقت و صداقت و امانت و زهد و ورع او اتفاق نظر دارند.
نوشتهاي نزد مروان بن معاویه دیدم که در آن هر یک مشایخ حدیث را با نعت و صفت خاصی یاد کرده بود؛ » : ابن معین میگوید
هر که را توصیف نمودهاند، کمتر از آنچه ( 1) طبقات » : محمد بن مروان میگوید .« نوشته بود « رافضی » از جمله وکیع را با عنوان
المفسرین، ج 2، ص 352 ، ذهبی، طبقات القراء، ج 1، ص 160 . تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1، ص 88 . معجم المفسرین، ج
. 2، ص 712
ص: 427
کسی را » : ابن معین میگوید .« درباره او گفته شده است یافتم؛ جز وکیع بن جراح که او را برتر از آن دیدم که دربارهاش گفتهاند
.« که تنها براي خدا حدیث بگوید ندیدم جز وکیع
در کوفه، فقیهتر و داناتر از وکیع به احادیث یافت » : طالبان حدیث در زمان او همواره به سوي او روان بودند. ابن عمار میگوید
احمد بن حنبل میگوید: .«1» « نمیشد
.«2» « فراگیرتر و حافظتر از او نیافتم. وکیع پیشواي مسلمانان شمرده میشود »
24 . ابن کیسان اصمّ
او در طبقه ابو » : ابو بکر عبد الرحمان بن کیسان أصمّ (متوفاي حدود 200 ) معاصر هشام بن حکم (متوفاي 190 ) ابن حجر میگوید
.« هذیل علّاف (متوفاي 226 ) و اقدام از اوست
او از سران معتزله و داراي مقام ارجمندي است. قاضی عبد الجبار همدانی او را در طبقات المعتزله یاد میکند و او را از فصیحترین،
پارساترین و فقیهترین مردم به شمار میآورد. او تفسیري دارد بر مبناي اهل اعتزال (عقلگرایی) و نیز کتابی در اصول معارف
طبرسی نیز «3» . که جایگاه بلندي در جامعه اسلامی دارد. ثعلبی از تفسیر وي بهره برده است « المقالات فی الاصول » اسلامی به نام
«4» . در مجمع البیان از آن فراوان یاد میکند
صفحه 278 از 345
25 . فرّاء
دارد که اخیرا در سه جلد به چاپ رسیده است. در بخش « معانی القرآن » ابو زکریّا یحیی بن زیاد (متوفاي 203 ) تفسیري به نام
از آن سخن خواهیم گفت. ( 1) ر. ك: تهذیب التهذیب، ج 11 ، ص 123 ، شماره 211 . تذکرة الحفاظ، ج 1، ص « تفاسیر ادبی »
. 306 ، شماره 248
. 368 ، شماره 437 - 496 . حلیۀ الاولیاء، ج 8، ص 380 - میزان الاعتدال، ج 4، ص 335 ، شماره 9356 . تاریخ بغداد، ج 13 ، ص 512
. 2) معجم المفسرین، ج 2، ص 719 )
. 3) تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 4، ص 61 . لسان المیزان، ج 3، ص 427 ، شماره 1685 )
. 4) ر. ك: مجمع البیان، ج 1، ص 236 ، ذیل آیه 154 سوره بقره و ص 240 ، ذیل آیه 158 )
ص: 428
26 . ابو منذر کلبی
مانند پدرش دانشمندي عالی قدر است. او به رغم ؛« الجمهرة » ابو منذر هشام بن محمد بن سائب (متوفاي 204 ) صاحب کتاب
پدرش که بیش از یک کتاب (تفسیر کبیر) از خود به یادگار نگذاشت، بیش از 100 کتاب باقی گذاشت. از پدرش و دیگر بزرگان
دانش آموخت.
بیمارياي براي من پیش آمد که بر اثر آن تمامی آنچه را فراگرفته بودم فراموش کردم؛ خدمت امام صادق » : خود کلبی میگوید
وي مورد عنایت امام بود .«1» « علیه السّلام رفتم. او شربت علمی به من نوشانید که تمامی آنچه را فراموش کرده بودم به یاد آوردم
«2» . و امام او را به خود نزدیک مینشاند و همواره در تشویق و ترغیب وي در فراگیري علم مورد مهر و محبت خود قرار میداد
27 . روح بن عباده
ابو محمد روح بن عباده بن علاء قیسی بصري (متوفاي 205 ) محدث و مفسر و از حافظان و ثقات شمرده میشود. از شعبه و ابن
جریج و غیره روایت کرده و بزرگانی همچون احمد بن حنبل از او روایت کردهاند.
«3» . ثعلبی در تفسیر از وي بهره برده است .« در سنن و احکام و تفسیر تألیف دارد و مورد ثقه است » : خطیب بغدادي میگوید
28 . یزید بن هارون
ابو خالد یزید بن هارون بن زاذان واسطی (متوفاي 206 ) از حافظان حدیث و ثقات شمرده میشود. او را به دانش فراوان توصیف
میکنند.
وي تفسیري دارد که مورد بهره طبري قرار گرفته است. او در زمان خویش شهره ( 1) همانند همین داستان را درباره پدرش گفتهاند
که در شرح حال وي در سند نهم اسناد تفسیري ابن عباس گذشت.
.118 - 2) ر. ك: الکنی و الألقاب، ج 3، ص 119 )
3) معجم المفسرین، ج 1، ص 191 . تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1، ص 91 . طبقات المفسرین، ج 1، ص 174 . تاریخ بغداد، )
. ج 8، ص 401
ص: 429
صفحه 279 از 345
آفاق بود. کسان بسیاري از او بهره گرفتهاند، از جمله: احمد بن حنبل و ابن المدینی.
«1» . او به امانت و وثاقت وصف شده است
29 . صنعانی
عبد الرزاق بن همّام بن نافع حمیري (متوفاي 211 ) از محدثان و مفسران به نام است. او از اهالی صنعاي یمن و از دست پروردگان
معمر بن راشد (متوفاي 153 ) میباشد که از حافظان بزرگ حدیث و تفسیر و قرآن کریم بوده و افتخار شاگردي قتاده را داشته
است. عبد الرزاق، تفسیر را از همین استاد فرزانه و نیز عبد الملک بن جریج و سفیان بن عیینه و دیگر تابعان بزرگ گرفته است.
الجامع » : احمد بن حنبل و یحیی بن معین و دیگر بزرگان اهل حدیث از او روایت کردهاند. او داراي دو کتاب جامع و باارزش است
«2» . که به تحقیق و استخراج دکتر عبد المعطی امین قلعجی در بیروت به چاپ رسید « تفسیر » و کتاب « الکبیر فی الحدیث
همگان او را موثق دانسته و در صحاح .« عبد الرزاق، حافظ احادیث معمر بن راشد بود » : شمس الدین داوودي درباره او میگوید
ستّه از او روایت کردهاند.
را بر وي خرده گرفتهاند، ولی در تشیع نیز افراطگر نبود؛ بلکه علی علیه السّلام را دوست میداشت و دشمنان او را دشمن « تشیع » تنها
«3» . میدانست و از آنان نفرت داشت
تفسیر او از منابع طبري و دیگر ارباب تفسیر نقلی است که فراوان از .«4» « او از منابع سرشار علمی به شمار میرفت » : ذهبی میگوید
آن نقل کردهاند.
30 . فریابی
ابو عبد اللّه محمد بن یوسف بن واقد فریابی (متوفاي 212 ) مفسر و محدث و تعلیم ( 1) تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1، ص
. 92 . معجم المفسرین، ج 2، ص 739 . تهذیب التهذیب، ج 11 ، ص 366
. 2) طالقانی، تاریخ تفسیر، ص 157 )
. 3) طبقات المفسرین، ج 1، ص 296 ، شماره 278 )
، 4) میزان الاعتدال، ج 2، ص 609 ، شماره 5042 . تذکرة الحفاظ، ج 1، ص 364 ، شماره 357 . تهذیب التهذیب، ج 6، ص 310 )
. شماره 608
ص: 430
یافته سفیان ثوري است. بخاري و دیگران از او روایت کردهاند.
وي تفسیري دارد که ثعلبی از آن بهره گرفته و در تاریخ طبري نیز از او سخن به میان آمده است. بخاري او را از بهترین مردم زمانه
«1» . توصیف میکند و 26 حدیث از او نقل کرده است
31 . قبیصۀ بن عامر
ابو عامر قبیصۀ بن عقبه کوفی (متوفاي 215 ) مفسري توانا بود. وي از سفیان ثوري حدیث نقل کرده است و از مشایخ احمد بن
«2» . حنبل شمرده میشود. بخاري در 47 مورد از او روایت دارد. تفسیري دارد که طبري از آن بهره برده است
32 . ابو حذیفه
صفحه 280 از 345
ابو حذیفه موسی بن مسعود نهدي بصري (متوفاي 240 ) از مشایخ بخاري شمرده میشود. محدث و مفسر است. طبري در تفسیر و
«3» . تاریخ خود و نیز ثعلبی و دیگر مفسران معروف از وي بهره بردهاند
33 . جبّائی
ابو علی محمد بن عبد الوهاب جبائی معتزلی (متوفاي 303 ) تفسیري در 10 مجلد دارد که به روش اهل کلام نوشته است؛ از این رو
«4» . ابو الحسن اشعري (متوفاي 330 )- که نخست از شاگردان او بود و سپس از او کناره گرفت- بر این تفسیر ردي نوشته است
نوشته که ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه از ( 1) تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1، ص « متشابه القرآن » کتاب دیگري در
. 93 . معجم المفسرین، ج 2، ص 652 . طبقات المفسرین، ج 2، ص 292 . تهذیب التهذیب، ج 9، ص 535
. 2) معجم المفسرین، ج 1، ص 435 ، تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1، ص 94 )
. 3) تاریخ التراث العربی، مجلد اول، ج 1، ص 94 )
. 4) طبقات المفسرین، ج 2، ص 189 ، شماره 529 . معجم المفسرین، ج 2، ص 570 )
ص: 431
شیخ طوسی و طبرسی از تفسیر وي بهره گرفتهاند. «1» . آن بهره برده است
به او نسبت زیادهروي در تفسیر میدهد. « تبیان » شیخ طوسی در مقدمه تفسیر
34 . عیاشی
ابو النضر محمد بن مسعود بن عیّاش سلمی سمرقندي (متوفاي 320 ) تفسیري دارد که آن را بر مبناي روایات اهل بیت علیهم السّلام
بنا نهاده است. در بخش تفاسیر روایی از آن سخن خواهیم گفت.
35 . ابو مسلم
محمد بن بحر اصفهانی (متوفاي 322 ) تفسیري دارد که آن را بر پایه عقل سلیم بنا نهاده و در آن، از هر گونه تقلید و ظاهرگرایی
آن دو شایستهترین راه را در این زمینه » : دوري جسته است. شیخ طوسی در وصف این تفسیر و تفسیر علی بن عیسی رمانی میگوید
.«2» « پیمودهاند؛ نیکو و میانه رفتهاند و تفسیرهاي آنان، بهترین تفسیرهایی است که تا کنون نوشته شده است
فخر رازي با آنکه با او در مکتب مخالف است، فراوان از این تفسیر بهره گرفته است. فخر رازي روش او را در تفسیر مشکلات
قرآن کاملا ستوده است. در تفسیر آیه 41 سوره آل عمران- درباره حضرت زکریا- سخن او را نقل میکند و آن را میپسندد و
این سخن، نیکو و خردمندانه است؛ ابو مسلم در تفسیر نیکو سخن میگوید: به ژرفاي کلام پی میبرد و نکات و دقائق و » : میگوید
.«3» « ظرافتهاي کلام را به دست میآورد
« سعید انصاري هندي » . این تفسیر- با این عظمت- متأسفانه اکنون در دست نیست، تنها نقلهایی از آن در کتب تفسیري وجود دارد
ملتقط جامع التأویل ( 1) ر. ك: شرح » آنچه- از این تفسیر- را که در تفسیر کبیر امام رازي آمده است، جمعآوري کرده و با نام
نهج البلاغه، ج 3، ص 34 و 51 و 54 ، ولی از کتاب یاد شده نامی نبرده است.
2) تفسیر التبیان، ج 1، ص 1 و 2 مقدمه. )
. 3) التفسیر الکبیر، ج 8، ص 40 و 41 )
ص: 432
صفحه 281 از 345
در جزوه کوچکی به چاپ رسانده است، ولی سید محمد رضا غیاثی کرمانی در سال 1372 ش زیر نظر «1» « لمحکم التنزیل
«2» . نگارنده، سخنان این مفسر فرزانه را از 10 کتاب معتبر جمعآوري و با مختصري شرح و بیان به چاپ رسانده است
برخی از نظرات ارزنده ابو مسلم را در بخش سوم از ویژگیهاي تفسیر تابعی آوردیم.
36 . قمی
ابو الحسن علی بن ابراهیم بن هاشم قمی (متوفاي 329 ) که از تفسیر وي در بخش تفاسیر روایی سخن خواهیم گفت.
37 . رمّانی
دارد که « الجامع الکبیر فی التفسیر » نیز شهرت دارد؛ تفسیري به نام « اخشیدي » ابو الحسن علی بن عیسی رمانی (متوفاي 384 ) که به
«3» . عبد الملک بن علی مؤذّن هروي (متوفاي 489 ) آن را خلاصه کرده است
او عالمی دانا و فرزانه و در فقه و اصول و تفسیر توانا بود. خردگرا بود و راه خردگرایان را میپیمود. ابو حیان توحیدي درباره او
کسی مانند او دیده نشده است که در فزونی دانش و بینش شناخته شده و در حل معضلات توانا باشد؛ علاوه بر » : میگوید
.« خداگونه بودن و تدین کامل او، فصاحت او در کلام و بیزاري او از زشتیها و عفت و پاکی او قابل توجه است
«4» . در دست است « النکت فی اعجاز القرآن » کتاب دیگر وي در اعجاز قرآن به نام
1) نام اصلی تفسیر ) «5» . شیخ طوسی و طبرسی فراوان از تفسیر او بهره گرفتهاند. شیخ، تفسیر او را به نیکی و میانهروي یاد میکند
است. « جامع التأویل لمحکم التنزیل » : ابو مسلم
توسط انتشارات حضور (قم، 1378 ش) به چاپ رسیده « بررسی آراء و نظرات تفسیري ابو مسلم اصفهانی » 2) این کتاب با نام )
است.
. 3) معجم المفسرین، ج 1، ص 334 )
. 4) طبقات المفسرین، ج 1 ص 419 ، شماره 365 )
. 5) تفسیر التبیان، ج 1، ص 1 )
ص: